ابن مقسم
اِبْنِ مِقْسَم، ابوبكر محمد بن حسن بن يعقوب عَطّار (265-8 ربيعالآخر 354ق / 879-13 آوريل 965م)، مقری، مفسر، محدث و نحویِ بغدادی. جدّ اعلای او مقسم از مصاحبان ابن عباس بود (ابن جزری، النشر، 1 / 166). خطيب بغدادی (2 / 206) او را ثقه و يكی از آگاهترين مردم به مكتب نحو كوفی و داناترين ايشان به قرائات معرفی كرده و كتاب الانوارِ او را در تفسير مورد تمجيد قرار داده است. فيروزآبادی (ص 219) نام او را در شمار پيشوايان لغت آورده و ذهبی در سير (16 / 105) او را شيخ القُرّاء خوانده است. ابن مقسم ادب را از ثعلب فراگرفت و در قرائت از عباس بن فضل رازی و جمعی ديگر استفاده برد. همچنين از محمد بن عثمان بن ابی شيبه، محمد بن محمد بن سليمان باغندی، ابومسلم كجّی و ديگران روايت كرد. ابوبكر ابن مهران، ابوالحسن ابن رزقويه، علی بن احمد رزاز، ابوعلی ابن شاذان و گروه بسيار ديگری نيز در ادب و قرائت و حديث از او استفاده كردند (نك : ابن مهران، 31؛ خطيب، 2 / 206؛ ذهبی، سير، 16 / 106؛ ابن جزری، غاية، 2 / 123-124).
وی تأليفاتی در نحو دارد و مدتها ملازم احمد بن يحيی ملقب به ثعلب (د 291ق) پيشوای مكتب كوفيان در نحو و لغت بود، ولی بيش از همه به علوم قرآن اشتغال داشت (نك : ابن انباری، 192). رديهای نيز بر معتزله نوشت (ياقوت، 17 / 154). خردهای كه بر او گرفتند اين بود كه در قرائت قرآن در نماز و غير آن بر اين باور بود كه میتوان هر قرائتی را انتخاب كرد، به شرط اينكه با رسم مصحف موافق و از لحاظ لغت و ادب عرب توجيهپذير باشد (خطيب، 2 / 207). اما به گفتۀ ابوحيان (2 / 378) ابن مقسم قرائتی از خود نساخته و هرچه قرائت كرده براساس روايت و حجت بوده است. شيوع اين نظر ابن مقسم، اهل علم را برضد او برانگيخت و در 322ق / 934م به فرمان خليفه القاهر بالله، ابن مجاهد بغدادی و چند تن از قضات با وی مناظره كردند و او را به توبه واداشتند و كتابهايش را سوزاندند (ابوعلی مسكويه، 1 / 285؛ شالجی، 137). ابوبكر ابن مجاهد (د 324ق) از خليفه خواست تا از تأديب او درگذرد كه مورد قبول افتاد (خطيب، همانجا)، ولی ابن مقسم پس از مرگ ابن مجاهد همچنان روش خود را دنبال كرد (ذهبی، معرفة، 1 / 248؛ برای تفصيل در اين مورد، نك : خطيب، 2 / 206- 208؛ نيز ه د، ابن شنبوذ و ابن مجاهد).
مجالس ثعلب يا مجالسات ثعلب كه املای ثعلب و روايت و تدوين ابن مقسم است (نك : ابن نديم، 36)، به كوشش عبدالسلام محمد هارون در مصر مكرراً به چاپ رسيده است. از آثار ابن مقسم الانوار فی تفسير القرآن به صورت خطی در كتابخانۀ رامپور (بروكلمان، 2 / 218) و جزءٌ فيه من حديث ابن مقسم عن شيوخه در دارالكتب مصر (سيد، 1 / 215) نگهداری میشود. از ديگر آثار او احتجاج القراءات، اختياره فی القراءات، الانتصار لقُرّاء الامصار، كتاب السبعة الاوسط، كتاب السبعة بعللها الكبير، اللطائف فی جمع هجاء المصاحف، المدخل الی علم الشعر، كتاب المذكر و المؤنث، كتاب المقصور و الممدود، كتابی در نحو و رديهای بر معتزله قابل ذكر است (نك : ابن نديم، همانجا؛ ابن خير، 380-381؛ ياقوت، 17 / 153-154).
مآخذ
ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، به كوشش ابراهيم سامرائی، بغداد، 1959م؛ ابن جزری، محمدبن محمد، غاية النهاية، به كوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1357ق / 1932م؛ همو، النشر فی القراءات العشر، به كوشش علی محمد ضباع، قاهره، كتابخانۀ مصطفی محمد؛ ابن خير اشبيلی، محمد، الفهرسة، به كوشش كودرا، بغداد، 1963م؛ ابن مهران، ابوبكر، المبسوط، به كوشش سبيع حمزه حاكمی، دمشق، 1407ق / 1986م؛ ابن نديم، الفهرست؛ ابوحيان توحيدی، البصائر و الذخائر، به كوشش ابراهيم كيلانی، دمشق، 1964م؛ ابوعلی مسكويه، احمدبن محمد، تجارب الامم، مصر، 1332ق؛ بروكلمان، كارل، تاريخ الادب العربی، ترجمۀ عبدالحليم نجار، قاهره، 1968م؛ خطيب بغدادی، احمدبن علی، تاريخ بغداد، قاهره، 1349ق؛ ذهبی، محمدابن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط و اكرم البوشی، بيروت، 1404ق / 1984م؛ همو، معرفة القراء الكبار، به كوشش محمد سيد جادالحق، قاهره، 1382ق / 1967م؛ سيد، خطی؛ شالجی، عبود، حاشيه بر الفرج بعد الشدة، جزء 4، بيروت، 1398ق؛ فيروزآبادی، محمدبن یعقوب، البلغة، به كوشش محمد مصری، دمشق، 1392ق / 1972م؛ یاقوت، ادبا.